کوله پشتی

روزنوشته ها

محله ای که زندگی میکنیم از اون محله های خیلی قدیمی ه و اکثر همسایه ها مسن هستن.

این دو سال و خورده ای که ساکن این خونه ایم، بیشتر، پرده های سیاه تسلیت به در و دیوارها آویخته شده.

امشب اما برای اولین بار صدای عروسی میومد. صدای دست زدن و خوندن دسته جمعی مهمونها.

حس خوبی بود. هر چند نصف شب بود. ولی آدم حس میکرد یه روح تازه تو بدن این محله ی پیر و خسته دمیده شده.

خوشبخت بشن الهی. 

نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۵ساعت 1:59 توسط مسافر|


آخرين مطالب
»
»
»
»
»
»
»
»
»
»

Design By : MihanFa