کوله پشتی

روزنوشته ها

خواهرم امروز گرفتار بود و بچه هاشو آورد خونه مامان که من مراقبشون باشم.

نمیدونم این دو تا وروجک چرا وقتی منو میبینن معده روده هاشون کار میفته و ماحصل دو سه روز تلاششونو ..خلاصه...

دفعه قبل هم که اومده بودن خونه خودمون نیز چنین بودند!

یعنی من امروز چه کارهای حال به هم زنی که نکردم!!

بعد تازه توقع دارن تا منو صدا میزنن برم سریع بشورمشون. امشب به مامانش شکایت میکنه که مامان خاله دیر اومد منو بشوره پاهام الان درد میتونه!  خوبه فقط سه چهار بار پشت سر هم صدا  م زده !

این هم از امروز ما :|

 

نوشته شده در چهارشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۴ساعت 23:51 توسط مسافر|


آخرين مطالب
»
»
»
»
»
»
»
»
»
»

Design By : MihanFa