کوله پشتی

روزنوشته ها

اینا رو واسه خالی شدن انرژیهای منفیم مینویسم،پس توصیه میشه نخونید چون قرار نیست ناراحتیمو انتقال بدم

امروزم از اون روزاست

از سر صبح که بی حوصله بیدار شدم و روحیه بخشیهای آقای همسفر کمکی به خوب شدن حالم نکرده.

فردا صبح هم که باز قراره تنها شم وبرم خونه مامان.از دیروز که به یاد تنهاییم افتادم اساسی رفتم تو فاز افسردگی.شایدم افسردگی ناشی از چیز باشه.

دیشب مثلا قرار بود واسه تغییر روحیه بریم کوهسنگی آش رشته وساندویچ و گشت وگذار. بعد از شام دور استخر خشک وبی آب چند قدمی نزده بودیم که از شدت سرما پشیمون شدیم ودست از پا درازتر برگشتیم خونه

الانم نمیدونم چکار باید بکنم.آخه ظهر روضه ی ماهیانه ی عمه جان آقای همسفره.از ناهار باید بریم وتا ساعت ۶ اونجا گرفتارم.اونم روزیکه دوسدارم بیشتر با آقای همسفر باشم.میگه خوب زود میام دنبالت.مگه نمیدونه وقتی زود بلند شم باید به هزار نفر جواب پس بدم و دلیل بیارم؟

اگر هم نرم که باید ناهار بپزم ونمیدونم الان که ۱۰ونیمه وتازه میخوایم صبحانه بخوریم چه خاکی باید به سر ریخت

خریدم که باید بریم.

واییییییییییییییییییییی ...اگه بریم از همه بدتر اینه که لباس چی بپوشم ؟!!!!!!!!!!!!

خلاصه بازم اینجور مسایل مزخرف ، حال روحیمو خراب کرده و همه اشم برمیگرده به فردا ورفتن آقای همسفر

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی خداجونم.دارم خفه میشم کمکم کن

*پ.ن۱: آقای همسفر میگه اگه به جای این چند ساعتی که از صبح داری برای بعد از ظهر -که هنوز نیومده- غصه می خوریُ فقط غصه نمیخوردی و از زندگی لذت می بردی کلی توی زندگی جلوتر بودی.

*پ.ن۲: حالا من از دست آقای همسفر سرمو بکوبم به دیوار یا موهامو دودنه دونه بکنم؟ کدوم یکی بهتره؟ به بهترین پاسخ جوایز ارزنده ای اهداء خواهد شد!

 

نوشته شده در شنبه ششم اسفند ۱۳۹۰ساعت 10:31 توسط مسافر|


آخرين مطالب
»
»
»
»
»
»
»
»
»
»

Design By : MihanFa