کوله پشتی
روزنوشته ها
ترافیک مشهد که شده مث تهران...بلکم بدتر یه خیابون فرعی که رفت و آمد آنچنانی نداشته، شاید چهار پنج بار، پشت چراغ قرمزش گیر کنی. تازه بعد که سبز میشه میبینی کلی ماشین اون وسط موندن چون میخواستن زردو رد کنن. بازار و مغازه ها هم که حسابی شلوغه و میخوای یه چیزی بخری که لازم داشتی، میبینی جوّ گیر بازار شب عیده و الکی گرون شده! ولی خداییش یه چیزایی خیلی قشنگه. تلاش کارگران شهرداری برای گل کاری میادین شهر... سبزه های آماده و تزیین شده و تخم مرغهای رنگی و اکلیلی کنار مغازه های گل فروشی... ماهیهای قرمز بی نوا که دویست سیصد تا شونو ریختن روی هم توی یه آکواریوم کوچولو ... بارونایی که یهویی میگیرن و یهو قطع میشن...سر و صدای گنجشکا و .... اگه خودمون بعضی رسما و کارای دست و پا گیرو داخل این تغییر فصل و نوشدن سال نمیکردیم، اوضاع بهتر از این بود. *پ.ن:خدایا شکرت![]()
| Design By : MihanFa |
