یکی از جشن هایی که فکر میکنم به فرهنگ ما ربطی نداره و تقلید از غربیهاست ، جشن تولده. گرفتن این جشن هم بعد از پایان جنگ که مردم در رفاه نسبی قرار گرفتند ، بیشتر همه گیر شد( البته ثروتمندان و  فقرا استثنا هستند، همونهایی که قبل و بعد جنگ براشون وجود نداره و شرایط خاص خودشونو دارن. طیف مورد بحث من ، همین قشر متوسطه).

به نظر من گرفتن جشن تولد ، علاوه بر مزایایی که داره( شادی، دور هم جمع شدن، همراه بودن در شادی دیگران، هدیه دادن و...)معایبی هم داره که خیلی از خوبیای این جشنو تحت الشعاع قرار میده.

خیلی از مدعوین توانایی خریدن کادوی مناسب رو ندارن. به خصوص که اکثرا کادوها رو در حضور همه ی مهمونها باز میکنن. در نظر بگیرین نگرانی همون لحظه ی اون بیچاره رو یا ناراحتی و اختلافی که سر همین قضیه توی خونه اش با همسرش داشته.

بعضی از میزبانان هم متوقعند که به تناسب خرجی که کردن، کادو گیرشون بیاد! که خداییش یکی( از اقوام شوهرخواهرم) اینو میگفت به وضوح و من حتی از شنیدنش خجالت میکشیدم. واقعا همچین آدمایی هستن!

اما اون چیزی که من بیشتر روش تأکید دارم ، پرتوقع بار آوردن بچه هاست.

تا یک سنی که پدر و مادرا واسه دل خودشون و ذوق و شوقی که دارن ، تولد میگیرن و بچه هام چیزی حالیشون نمیشه جز خوراکیهای خوشمزه!

بعد از مدتی، بچه ها متوقع میشن و فکر میکنن چه اتفاقی در کائنات افتاده و چقدر زمین از وجود اونها مزین گشته که اونها منت بر سر هستی نهاده اند و سالها پیش در چنان روزی متولد گشته اند و انتظار دارن تمام فامیل هم از این قضیه بسیار شاد باشند و پدر و مادر به شکرانه ، جشنی بر پای کنند بی نظیر! تا فامیل مراتب شادی خود را با کادویی ابراز دارند.

این جشن تولدهایی که ما میگیریم ، هیچ نفعی برای بچه نداره، حتی به او گوشزد هم نمیشه که حالا که یک سال بزرگتر شدی یعنی چی؟

من خودم با کیک و شیرینی در هر شادی  همیشه موافقم!

یعنی اگه تولد نزدیکانم باشه سعی میکنم کیک بپزم و تولدش رو تبریک بگم.

و دوست دارم اگه یه زمانی خدا به ما فرزندی داد، همین کارو بکنم (کیک به اضافه "تنقلات" البته واسه مامانش!) و دادن هدیه تولدش رو بذارم واسه یه مناسبت مذهبی. مثلا عید غدیر یا عید مبعث. که تا بچه است عیدهای مذهبی براش خاطره های خوب تداعی کنه و بزرگتر که شد به این اعیاد اهمیت بیشتر بده تا به تولد خودش.

نمیدونم شاید هم اینها همه حرفه و نوبت به عمل که برسه جور دیگه ای باشم .

ولی امیدوارم بهتر از این بیندیشم و عمل کنم.

نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم خرداد ۱۳۹۱ساعت 13:19 توسط مسافر|